💠 نگاهی گذرا به اصلاح طلبی در ایران به بهانه دوم خرداد
♦️ دو انتخابات تاریخی در ایران داریم که فراموش ناشدنی هستندانتخابات ۱۲ فروردین ۵۸و انتخابات دوم خرداد۷۶از مشترکات آن دو این است کههر دو بدون شعار اقتصادی و بر پایه تغییرات اندیشه و توسعه اجتماعی بنا نهاده شده بودانتخاباتی که با غافلگیری سبب حضور پرشور مردم و دمیدن روح امید ونشاط در جامعه شد
📚 فضای فکری اجتماعی مردم ایران در سال ۷۶ که منجر به روی کار آمدن دولت اصلاحات در انتخابات دوم خرداد ان سال گردید، در تاریخ معاصر با نام اصلاحات گره خورده است و چه موافق باشیم و یا مخالف، واقعیت این است که دوم خرداد یک سرفصل اجتماعی چشمگیر در تاریخ اجتماعی مردم ایران است و انکار آن انکار بخشی از تاریخ اجتماعی ایران است، لذا جا دارد بطور منصفانه به این واقعیت تاریخی توجه شود و اما اینکه تمام اصلاح طلبی ملت ایران را به این واقعه محصور کنیم نیز بسیار کوتاه فکری است انقلاب اسلامی سال ۵۷ نیز بر پایه اندیشه های اصلاح طلبی آمیخته با پای بندی به ارزشهای بنیادی و اعتقادات مذهبی بوجود آمد ملی شدن نفت و حتی ضرورت انقلاب سفید هم در بستر اصلاح طلبی انجام شد، نهضت مشروطیت در تاریخ معاصر از بارزترین اصلاحات در جامعه ایران است زمینه اصلاح طلبی در تاریخ معاصر با تاثیرات شکست ایران در جنگ با روسیه گره خورده است، ایرانیان که در جنگاوری و رشادت و جانفشانی چیزی فرو گذاری نکرده بودند تلخ ترین شکست خود را نه در برابر روسها بلکه در برابر مدرنیته و دنیای صنعتی يافتند و درک دنیای جدید و ضرورت اصلاحات را عمیقا دریافتند که افراد شاخص این اصلاح طلبی عباس میرزا و اميرکبير میشود نام برد قبل از آن هم اصلاح طلبی در ایران رخنمون های بسیار بزرگی داشته، وقتی بعد از فروپاشی ایران زمین بدست مغولان و تیمور و نوادگان آنان فرصتی داد که از یوغ حکومت های سلسله های ترک تبار سلفی و دولت های در امتداد خلیفه های سنی مذهب که با منش اکثریت ملت ایران در تضاد بود، خلاص شوند، و همین آرمان گرایی و عزم عمومی سبب شد نوجوان ۱۳ ساله ای بزرگترین دولت ایرانی را تاسیس کند اگر نبود آن اراده ملی و آرمان نهته چگونه شاه اسماعیل ۱۳ ساله می توانست بدون هیچ امکانات و ساز برگ دولت مششع صفوی را تاسیس نماید؟ دولت قدرت مند مردم نهادی که مایه حسرت تمام رقبا و جهان آنروز بود! نقطه عطف اصلاح طلبی در تاریخ ایران، در پیروزی اسلام در ایران باید جستجو کرد، بسیار کوتاه نظری است که شکست امپراتوری عظیم ساسانی که همواره نامش بر دل قدرتهای بزرگی مانند روم رعب و وحشت ایجاد میکرد ناشی از توان جنگاوری چند هزار مسلمان واحیه نشین بدون ساز و برگ بدانیم ملت ایران که از چند قرن ظلم های طبقاتی، نداشتن حق انتخاب شغل و نداشتن حق سواد آموزی و کتاب و خوانی به ستوه آمده و همچون بردگانی در اختیار خوانین و ارتش داران ساسانی بودند ، پیام های رهگشای اسلامی را با جان و دل دریافت کردند و در برابر آن سر تعظیم فرود آوردند و همین دست کشیدن ملت ایران از مقابله با سپاه اعراب (که بعضا به رسم همیشگی جنگاوران اشتباهات غیرقابل بخشش هم مرتکب میشدند) سبب شد خسرو پرویز از تیسفون در باختر به مرو در خاور دوردست فرار کند و در آنجا بدست آسیابانی ایرانی سرنوشتش دچار شود. اصلاحات را باید عمیق و واقع گرایانه و دور از تحریفات چپ و راست، بررسی کرد اصلاحات نیاز همیشگی جامعه است
✍ اصلاحات محدود به یک جریان سیاسی خاصی نیست، یک نهضت مترقی اجتماعی برای دفع فساد و خودکامگی است موافق باشیم و یا نه یک واقعیت غیرقابل انکار تاریخ و جامعه ایرانی است، انکار آن ، انکار جامعه ایرانی و نادیده گرفتن رشد و مطالبات اجتماعی یک ملت است ، این سرپوش گذاشتن به اندیشه و جهت گیری یک ملت آثار زیانباری داشته و خواهد داشت ، وقتی ملتی در سرزمین خود دیده نشود این چه معنی خواهد داشت بستری میشود برای سواستفاده اجنبی و معاندان قدرت پرست، اصلاحات لازمه رشد و توسعه و عدالت است، کتمان آن سر در برف کردن است، اصلاحات قوی ترین جریان اجتماعی در ۲۰۰ سال اخیر بوده است که گاهی توسط محمدعلی شاه نادیده گرفته شد و به توپ بسته شد و گاه بدست رضا خان دیکتاتور سلاخی شد و زمانی هم با کودتای آمریکایی بر باد رفت سنگ بنای اصلاحات در ایران معاصر توسط عباس میرزا و اميرکبير بنا نهاده شده و مشعل برافروخته ای است روشن است هر چند ما آنرا نپذیریم و به مذاق ما خوش نیاید و بالاتر اصلاحات یک حزب نیست که یک بخش از جریانات سیاسی بر آمده از آن، برای اهداف جناحی آنرا مصادره کنند و به آن برچسب حزبی بزنند