❇️ سیزده بدر، پوریم و نگاهی دیگر!
(۱)
🔸یهودیان:
یهودیان کسانی هستند که خود را از فرزندان و نوادگان یهودا می دانند
یِهودا پسر چهارم حضرت یعقوب و نوه حضرت اسحاق است که به سال ۱۵۶۶ قبل از میلاد در بین النهرین به دنیا آمد
، در جوانی به همراه خانواده به کنعان، سپس با دیگر اعضای خانواده در مصر به حضرت یوسف پیوستند.
یِهودا از نیاکان حضرت داوود و حضرت عیسی(ع) است.
قوم یهود از نسل یهودا است.
🔹♦️حضرت یعقوب(ع) دارای ۱۲ پسر بودند
(۱۱ پسر در عراق و بنیامین در کنعان به دنیا آمد)
و ۱۰ تن از پسران حضرت یعقوب منجمله یهودا و از مادری بنام (اِلیا) دختر خاله یعقوب و در عراق به دنیا آمده بودند
و یوسف و بنیامین از مادری به نام راحیل بودند.
اسرائیل لقب حضرت یعقوب و فرزندان و نوادگان او را بنی اسرائیل می نامند و یهودیان یک شاخه از بنی اسرائیل بودند.
فرزندان یعقوب همگی باهوش، تنومند و زیباروی بودند و اما یوسف زیباترین آنها بوده است، خداوند در قرآن تاکید کرده که به بنی اسرائیل فضیلت داده بود
یازده شاخه دیگر از بنی اسرائیل با گرویدن به مسیحیت و اسلام درجوامع خود با دیگر اقوام آمیخته و حل شده اند.
■ حکومت بنی اسرائیل: (۲)
❇️ طالوت یا به عبری شائول (حدود ۱۰۷۹ قبل از میلاد تا ۱۰۰۷ قبل از میلاد) اولین دولت یهودی را تاسیس کرد
او به مدت ۲۷ سال ،از سال ۱۰۳۷ تا ۱۰۱۰ قبل از میلاد حکومت کرد
این حکومت محلی بنی اسرائیل که واقع در شمال فلسطین تشکیل شد و حدود یکصد سال طول کشید و در سال ۹۳۱ قبل از میلاد بامرگ حضرت سلیمان(ع) از هم فرو پاشید.
. بر اساس منابع یهودی، طالوت که بر گیباه حکومت میکرد، در جنگ با فلیسطیها برای اینکه دستگیر نشود به وسیله افتادن بر روی شمشیر خودکشی کرد. در این جنگ سه فرزند او نیز کشته شدند.
. در قرآن نیز داستان طالوت(شائول) ذکر شده است.
بعد از مرگ او اختلافی بین تنها پسرش ایش-بوشت و داماد او داوود درگرفت
ایش بوشت بعد از ۲ سال حکومت بدست داوود کشته شد و داوود جانشین او گشت
حضرت داوود(ع) به مدت ۳۷ سال، از سال ۱۰۰۸ تا ۹۷۰ قبل از میلاد و سپس فرزندش حضرت سلیمان به مدت ۴۹ سال از سال ۹۷۰ تا ۹۳۱ قبل از میلاد حکومت کرد
و با مرگ حضرت سلیمان ، حکومت نوپای بنی اسرائیل به دو بخش تجزیه و نهایتا ۲۰ سال بعد در سال ۹۱۰ق.م بطور کامل فروپاشید
◇همواره در بنی اسرائیل دو جریان متفاوتی وجود داشته است،
یک جریان پاکنهاد خداجو مانند انبیا و پیروان صدیق آنان که همواره مصدر خدمات بزرگ برای جامعه بشری بوده اند
و یک جریان تندرو نژادپرست مانند سامری گوساله پرست و اطرافیانش که همواره منشأ شر، انحراف و گرفتاری بوده اند، یهودیانی که پیامبران خود را می کشتند و در خط شیطان بودند و به این سبب بارها جامعه یهود را دچار گرفتار عذاب الهی کرده اند.
حمله بخت النصر یکی از بدترین عقوبت های الهی برای این قوم سرکش و پیامبر کش محسوب میشود.
🔻بخت النصر از دودمان کلدانی و شاهان بابلی در بین النهرین بود که از سال ۶۰۵ الی ۵۶۲ قبل از میلاد به مدت ۴۳ سال با اقتدار حکومت کرد
بخت النصر آمیتیس دختر هوخشتره پادشاه مادها را به همسری و شهبانو برگزید و داماد و متحد دولت مادها شد و در ۸۰ سالگی به سال ۵۶۲ ق.م در گذشت
به معشیت الهی، بخت النصر، یهودیان که دستشان به خون پیامبران آلوده بودند را بدلایل گردنکشی که با پشتگرمی فرعون مصر دست به طغیان و سرباز زدن از پرداخت خراج زده بودند و چندین بار در هم شکست و جای خودشان نشاند
ولی مجدد هر بار عهد شکستند و به سرکشی پرداختند
بخت النصر در سال ۶۰۴و ۵۹۵ و ۵۸۷قبل از میلاد در جنگ هایی که با یهودیان کرد، و در تمام این موارد اورشلیم را فتح و یهودیان را گوشمالی داد و سر جایشان نشاند ولی به دنبال تمردها و گردن کشی های گروههای یهودی ،در نهایت در سال ۵۸۷ قبل از میلاد شهر بیت المقدس را ویران و حدود ۷۰ هزار یهودیان را کشته ، تر و خشک را با هم سوزاند و تمام آثار آنها را به آتش کشیده و نابود کرد
و حدود ۱۰ هزار یهودیانی که زنده مانده بودند به غل و زنجیر کرد و به اسیری به بابل آورد
حضرت دانیال نبی(ع) و حزقیال نبی(ع) نیز همراه این اسیران به بابل آورده شدند .
♦️🔸
کوروش کبیر بعد از فتح بابل در ۷ آبان ۵۳۸ قبل از میلاد،
بعد از ۴۹ سال یهودیان را آزاد کرد و اجازه داد که به بیت المقدس برگردند و معبد خود را بازسازی و یا به هر نقطه که مایل هستند مهاجرت کنند،
( جدیدا در چند سال اخیر برای اهدافی ۷ آبان را روز کوروش نامیده اند)
بیشتر یهودیان و بزرگان آنها منجمله حضرت دانیال و حزقیال نبی از باز گشت به بیت المقدس منصرف شدند ، و ترجیح دادن به شهرهای امن و آباد ایران مانند شوش و همدان، خراسان، آذربايجان، ، قفقاز، پارس و.. مهاجرت و اقامت گزینند
و بخشی از بنی اسرائیل هم بودند که مانند اطرافیان سامری گوساله پرست به شدت شم قدرت پرستی داشتند در صدد نفوذ و گرفتن مصادیر امور در ایران بر آمدند اینان افراد نمک نشناس و ناسپاس خود را بافته جدا بافته فرض کرده و با دیگر مردم آمیختگی پیدا نکردند
البته مردم ایران با پندار نیک بیشتر توجه شان به آن دسته یهودیان مومن و بزرگانی مانند دانیال نبی و پیروان واقعی انها بود و متوجه این جريان مرموز نبودند
از سوی دیگر
در آن زمان که ایران یهودیان مومن هم پناهگاهی بوده که کُنج آرامش خود را در زیر سایهی آن یافته بودند، به اعتبار این گروه پاک سرشت، دیگر یهودیان هم در بین ایرانیان جایگاه و احترام کسب کردند و به سرعت رشد کردند
🔸🔹
خشایارشاه پنجمین پادشاه هخامنشی که به مدت ۲۰ سال، از سال ۴۸۶ تا ۴۶۵ سال قبل از میلاد حکومت میکرد و در ۵۳ سالگی در گذشت.
واقعه پوریم بر اساس منابع عبری در سال سوم سلطنت وی و در ایام مصادف با ۱۳ الی ۱۵ آذار ( مصادف با ۱۳فرودین) سال ۴۸۳ قبل از میلاد اتفاق افتاده است و به تبع آن سیزده بدر در میان ایران به جا ماند
یهودیان از زمان آزادی توسط کوروش کبیر تا کشتار گسترده ایرانیان در زمان خشایارشاه، مدت ۵۵ سال در اقصا نقاط ایران پراکنده و ریشه دوانیده و گروههایی از این ها تشکیلات وسازمان های مخفی و مخوف وسیعی را پدید آورده بودند
(۲)
آنچه که از منابع یهودی بر می آید خشایارشاه دارای یک وزیر زیرک به نام هامان بوده است مشخص میشود هامان وزیری هوشیار،با درایت و کار بلدی مانند اميرکبير بود که مانع نیات و اهداف سازمان یافته این گروه یهودی به شمار می رفته است.
یکی از مشاوران خشایارشاه ، فردی بنام مردخای، یک یهودی انوسی بود که دین خود را مخفی و به دستگاه پادشاهی نفوذ کرده بود
به نظر می رسد مردخای نقش موثری در جدایی ملکه وشتی پاک دامن از خشایارشاه را داشته است
شهبانو وشتی بر خلاف تشکیلات یهودیان، مخالف لشگرکشی خشایارشاه به یونان و مانع اهداف مردخای بوده است
در منابع یهودی نقل شده که خشایارشاه در اوج مستی به شهبانو دستور می دهد برهنه شود و در انظار حاضران مجلس برهنه برقصد، وشتی این رفتار را دور از شان خود دانسته و از فرمان شاه تمکین نمی کند و این که قضیه که شاید با زمینه چینی مردخای و افراد او بوده ، برای خشایارشاه سبب سرشکستگی میگردد،
مردخای از این پیش آمد و مخالفت او به حمله به یونان ، برای تحریک خشایارشاه نهایت سواستفاده را می نماید و سبب جدایی و ترد ملکه می گردد.
مردخای دختر زیبا روی و کار آزموده یهودی انوسی که برادر زاده خود بود به حیل مختلف توانست جایگزین ملکه پاکدامن کند او را استر نامید که نام یهودیش سبب کشف حقیقت نگردد، استر در ابتدا برای خشایارشاه در هنگام خواب، از پشت پرده با صدایی دلنشین داستان می گفت و از این راه بر افکار و ذهن خشایارشاه چیره می شد
و با برنامه و تلاش های مردخای، استر جایگزین شهبانو وشتی شد و با ترتیبات مردخای و تشکیلات یهودی به شدت در دل ودر دستگاه شاه نفوذ پیدا کرد
* هامان متوجه ارتباط های مخفیانه و مشکوک استر و مردخای میشود، او که اطلاعی از نسبت ها و ماهیت واقعی این دو نفر نداشت ابتدا فکر میکند که شاید موضوع خیانت استر به همسرش در میان باشد ولی با پیگیریهای بیشتر متوجه توطئه آنها میشود و موضوع را بررسی و عمق خطر را در می یابد، هامان موضوع را به اطلاع خشایارشاه می رساند،
شاه جوان که متوجه ابعاد مسئله نبود و تحت تاثیر آموزه پندار نیک، مسئله را جدی نگرفت و طبق عادت مهر شاهی را به هامان داد و تدبیر کار را به او سپرد و در خلوت خود به یک سوال و جواب و چند تا تشر به ملکه بسنده کرد
با آگهي مردخای از اطلاعات و حساسیت هامان، او در صدد اجرای نقشه شوم خود میشود
نقشه ای که از قبل آماده و در مرحله اجرا بود!
❇️ پوریم، سیزده بدر و نگاهی دیگر
(۳)
خشایارشاه دست خطی برای برخورد با دسیسه احتمالی شبکه یهودیان و نابود کردن توطئه احتمالی به هامان میدهد با اطلاع از این دستور العمل، خاخام مردخای تصمیم به اجرای زودتر از موعد نقشه خود میکند و به کمک هم دستیارانش با سرعت و شدت بیشتر برای تخریب همه جانبه هامان وارد عمل میشوند
و تمام توان خود را برای بدبین کردن خشایارشاه نسبت به وزیر خود بکار میبرند
در شب واقعه(۱۲ آذار) استر با یک سناریو از پیش تعیین شده با ظاهری ترحم انگیز به دیدار خشایارشاه می رود،
شاه جوان که کاملا مست شده بود و در طی روزهای گذشته به جمیع حیل دلش را نسبت به هامان چرکین و بیمناک کرده بودند و استر آرام بخش روان مرحم گذار این زخم شده بود،
وقتی خشایارشاه مست، مونس خود را آنچنان می بیند به هم می ریزد و دلیل آنهمه ناراحتی استر را جویا میشود و استر با چشمانی پر اشک شگردهای زنانه از خطر و سوقصدی که هامان علیه جان او و اقوامش دارد به خشایارشاه لب به شکوه میگشاید و خشایارشاه که شدت مست و عصبانی شده بود ، تن به نقشه استر و مردخای می شود و طبق روال مهر خود را در اختیار استر قرار میدهد تا به دلخواه چاره ای برای هامان و اطرافیانش بکنند
مردخای که قمار کرده و از قبل همه چیز را آماده کرده بود، و اکنون بخت بر او یاری کرده بود بی درنگ نامه "دستور قتل هامان و اطرافیان او و هر آنکس که با یهودیان احتمال ناسازگاری دارد" را تنظیم و مهر شاهی را بر آن می زند و ابلاغ میکنند و از آن طرف کشتار و ترورهی از پیش طراحی شده بی آنکه منتظر رسیدن نامه باشند با برنامه قبلی، از پیش آماده بودند صبح روز سیزدهم هامان و ده پسرش را دستگیر و بدون هیچ محاکمه ای به طرز فجیعی به قتل می رسانند، گوشش را بریدند و جیگرش را در آوردند و به دندان کشیدند
در شوش علاوه بر هامان وزیر و خانواده اش در آن روز ۵۰۰ نفر و روز بعد ۳۰۰ از بزرگان و اطرافیان هامان را در شوش کشتند
به نوشته کتاب استر و منابع یهودی، همزمان در روزهای ۱۳ و ۱۴ آذار در تمام شهر ایران زمین از خراسان تا شهر قفقاز، از مرکز تا جنوب ۷۷ هزار ایرانی به قتل رساندند
که بنا به گفته یهودیان بسیاری از این کشته ها زنان و بچه ها بودند و احتمالا این کشتار به مدت سه روز طول کشیده است و برخی منابع یهودی آمار قربانیان کشته شده را تا ۵۰۰ هزار نفر نقل کرده اند
انها به سرعت و قساوت تمام کار را در سه روز تمام کردند و دستور به برپایی یک جشن بزرگ با همراه بدمستی های فراوان دادند، جشنی که همچنان در محافل صهیونیستی با بدمستی و تظاهر به سفاکی جنون آمیزی برگزار میشود مردم که در رعب و وحشت فرو رفته بودند جرات ماندن در خانه را نداشتند برای در امان ماندن به صحرا و بیابان پناه بردند و سالها بعد که یهودیان در آن روز نحس جشن و بدمستی میکردند، مردمانی که جرات بیان احوال و مقصود خود نداشتند به نام مراسمی در سیزدهم بعد از عید به بیرون می رفتند و به یاد قربانیان سبزه به آب می انداختند و این روز را برای همیشه نحس نامیدند و تا امروز آن به نام سیزده بدر باقی ماندهاست
پوریم به معنی قرعه، قمار کردن است، اینکه این روز را پوریم می نامند و در منابع یهودی تایید شده این واقعه در طی سه روز و همزمان در اقصا نقاط ایران این نسل کشی انجام شده و با برپایی جشن و بدمستی از روز آذار به پایان رسیده، با در نظر گرفتند چگونه در آن زمان در یک روز چگونه اطلاع به همه نقاط ایران رسیده و نیز با توجه به اینکه انجام این کشتار گسترده همچون یک کودتا نیاز به برنامه ریزی، آمادگی و ساز و برگ فراوان داشت، این نشان میدهد این برنامه یک نقشه از قبل طراحی شده بوده و فقط چند روز جلو افتاده است و بس ،و اینکه بر اساس نقشه حدالامکان باید تایید خشایارشاه را میگرفتند، و قمار کرده از قبل این نامه را دریافت شده تلقی شده بودند و همه چیز بر اساس نقشه و مطابق بخت آنها پیش رفت لذا این روز را پوریم می نامند.
* فراتر از صحت و سقم این روایت، موضوع مهمتری در اصرار صهیونیست ها بر برپایی جشن پوریم و توجه به کتاب استر وجود دارد ، انها بیش از آن که زنده نگاهداشتن یاد یک پیروزی و قمار خود باشند، نظریه پردازان صهیونیست ها از این واقعه برای جواز جنایت روزمره و آموزش پروژه های تروریست استفاده می کنند در هیچ مکتب بشری قصاص قبل از جنایت و اهتمام به هر تجاوز پیشدستانه برای رفع احتمال خطر و برداشتن موانع وجود ندارد مگر در بین صهیونیست که مشروعیت این رفتار تروریستی و نژادپرستانه از همین آموزه های کتاب استر و جشن پوریم الهام میگیرند
پی نوشت:
۱_پوریم همواره در تاریخ منتقدان بزرگی داشته است ولی متاسفانه در ایران که همواره قربانی این تبهکاران جنایت پیشه بوده، به درستی به آن پرداخته نشده و کتاب و فیلم درخور تهیه نگردیده باید در سطح بین المللی افشا گری بشود و در هر سیزده بدر یاد آور بشود که صهیونیستی چه اندیشه پلیدی دارند
مسیحیان آن را «تاریخی از روح قوم یهود» و « خون ریزی برای غرور نژادی یهودی» نامیده و نوشتهاند «در تمامی کتاب استر هیچ شخصیت با شرافتی یافت نمیشود»
مارتین لوتر کشیش معروف مسیحی و رهبر جنبش پروتستانیسم در کتاب خود به نام درباره یهودیان و دروغهای آنان به شدت از پوریم انتقاد کرده و مینویسد: «در قلبهای آنان (یهودیان) آرزوی آن است که روزی بتوانند با تمامی غیر یهودیان مانند مردم پارس در زمان استر برخورد کنند. چقدر آنان به کتاب استر مینازند، که بسیار زیبا خون آشامی، نفرت و آرزوهای قاتلانه آنان را نشان میدهد. خورشید هیچگاه بر روی قومی خونخوارتر و کینه توزتر از یهودیان نتابیده است، کسانی که تصور میکنند قوم برگزیده خدایند و باید غیریهودیان را بکشند و نابود کنند.»
از نظر گروههایی از یهودیان هم انتقام جوییهای ذکر شده در کتاب استر برخلاف آموزههای تورات است، و این مسئله که استر به عنوان یک یهودی با یک شاه ایرانی ازدواج کرده را نشان عدم پای بندی استر و مردخای به شریعت یهودی می شمارند
۲_این قضیه بر اساس منابع یهودی گفته شده فارع از اینکه چقدر منطبق با حقیقت باشد جوازی است برای نسل کشی و تجاوز، نژادپرستی و ترور و قساوت، این جشن باید یک مکتب تروریستی و تجاوز شناخته محکوم و جرم تلقی شود
۳_ این جهت گیری استر و مردخای سندی است بر بطلان دعاوی وطن موعود ادعایی صهیونیسم است، چرا وقتی احساس خطر کردن در آن زمان که همه چیز برای باز گشت به میان مردمان فلسطینی بود، چرا در مخیله آنها بازگشت به فلسطین خطور نکرد؟
حضور و اسکان بزرگان، پيامبران بنی اسرائیل در ایران ، بعد از آزادی از اسارت نشان دهنده این است که ماهیت وطن یهودی در افکار یهودیان جایی نداشته است
۴_سه مسئله
۱_ پوریم به معنی قرعه، قمار کردن، ریسک کردن است، چه استنباطی از این واژه حاصل میگردد؟
۲_ در منابع یهودی به صراحت بیان شده تمام کشتار ۷۷ هزار نفر در اقصا نقاط ایران اتفاق افتاده و ظاهرا هم غیر از این نمی توانسته باشد چون این نسل کشی فجیع فقط با غافلگیری و شبی خون امکان پذیر بوده است حال با توجه گستردگی امپراتوری ایران در آن زمان که و نیز نبود امکانات ارتباطی امروزی در آن زمان چگونه امکان هماهنگی و اطلاع رسانی و سازمان دادن این کشتار اتفاق افتاده است؟
۳_ یهودیان مقبره استر مردخای در همان را بعد از بیت المقدس، دومین مکان مقدس و مورد توجه خود میخوانند. این دلایل در خود نهفته دارد کنار هم قرار دادن این سه پرسش، نشان می دهد این یک توطئه از قبل طراحی شده و کاملا بر اساس مطالعه و نقشه دقیق و با فراهم کردن ساز و برگ کامل و بدون نقص انجام شده است
پوریم سیزده بدر پوریم سیزده بدر پوریم سیزده بدر پوریم سیزده بدر
پوریم سیزده بدر پوریم سیزده بدر پوریم پوریم جواز جنایت
پوریم سیزده بدر
پوریم جواز برای مشروعیت تروریست
پوریم پوریم پوریم پوریم purim purim porime
سیزده بدر
پوریم سیزده بدر پوریم سیزده بدر